آفتابی کنید ماه ام را قله امشب پلنگ می خواهد
چند نقطه...شتاب لازم نیست این حکایت درنگ می خواهد
شیشه های شکسته می خواهند جرعه جرعه به رقص برخیزند
مطمئنم برای گریه شدن بغض آیینه سنگ می خواهد
بره آهوی قصه با پای خودش آقا ! به دام افتاده ست
هم به سمت تو می دود با شوق هم امان از تفنگ می خواهد
طرح جغرافیای چشمانت نقشه ای لو نرفته را حفظ است
مثل تاریخ در تب تقدیر مردمان زرنگ می خواهد
هم غریب و هم آشنای همه دشمن دشمنان رفیق همه
از کبوتر گرفته تا آهو عاشقان را قشنگ می خواهد
نظرات شما عزیزان: