شعر م بوی خراسان میدهد
بوی باران بوی باران میدهد
شعر من دارد بهاری میشود
تشنگی را نیز پایان میدهد
میگذارد پشت سر دیروز را
مژده ی دیدار یاران میدهد
میشکافد با نگاهی موج را
هم خبر از باد و طوفان میدهد
فوج آتش را گلستان میکند
ساحران را نور ایمان میدهد
شعر من این میزبان بی ریا
هرچه دارد را به مهمان میدهد
میکند لبریز جامم را ز عشق
خستگی را نیز پایان میدهد
من غبار راه یاران ولی
روی دستم اسمان جان میدهد.