او می رسد که خون خدا را علم کند
منشور سرخ کرب و بلا را علم کند
با خون گرم خویش عطش را جلا دهد
در کوچه های کوفه حیا را علم کند
وقتی سکوت از در و دیوار می وزد
باید کسی طنین صدا را علم کند
وقتی که هیچ کس به کسی رو نمی کند
عباس می رسد که وفا را علم کند
آن جا که آب تشنه به محراب می رود
باید حسین آل عبا را علم کند
باید برای شادی روح ستاره ها
در شهر دسته های عزا را علم کند
تصنیف کربلای تو در باد خواندنی ست
کافی ست یادی از تو که ما را علم کند
خورشید های فاجعه خاموش می شوند
وقتی که ماه دست دعا را علم کند.