وبلاگ شاعران و هنرمندان نیشابوری
وبلاگی جهت معرفی مفاخر شهرستان نیشابور

رفتی و ماهم کم کمک رفتیم از یاد

فریاد از این بی حاصلی فریاد فریاد

در زیر پای عابران شهر له شد

سیبی که بعد از رفتنت از شاخه افتاد

از لا به لای زخم های کهنه و نو

گل می کند یک بار دیگر شاخ شمشاد

این چشمه جای من . نه ! می دانی؟ دلم را

امشب ببر با خود به دریاهای آزاد

افتادم از پا عاشقی ها رفت از دست

عمری فقط باید بگویم داد و بی داد

طوفان نمی پیچید اگر در شاخ و برگت

آن سیب های سرخ شاید دست می داد

از مهر تا اسفند فصل عاشقان است

بیزارم از اردیبهشت و تیر و  مرداد !

 



           
شنبه 4 دی 1392برچسب:محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان محمد ابراهیم لگزیان رر, :: 19:59
مهسا

حیفش می آمد خودش را بکشد

دلش مانده بود

برای کسی که قوی تر از خودش نبود

که پرنده ها را بیشتر از مادرش دوست داشت

کسی که حتی گاهی

با صدای آوازی قدیمی . گریه هم میکرد.



           
شنبه 10 دی 1392برچسب:مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست , :: 9:12
مهسا

کسی به فکر اختراع قرص دوستت دارم نیست!!

در وفور عصر و الیوم و تیغ

در عصر هر کحایی سفر

و پنجره هایی که باید بارور شوند

نمی خواهم پاییز که مردم کسی حرف مرا نشنیده باشد

من بهار را برای مردن انتخاب میکنم

درختی میشوم

به شاخه هایی به قامت مهتاب

که هرروز کودکی از من بالا میرود

حرف هایم طبیعی نیست

اگر می گویم دوستت دارم

من زنی هستم با قلبی به اندازه ی مشتم.



           
شنبه 27 دی 1392برچسب:مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست مهتاب زبر دست , :: 2:7
مهسا

یلدا که می آید

 

تمام پسرهای شهر عاشقند

 

و خیابان ها

 

 پرسه های برگ ها را

 

زمستان را زمزمه می کنند

 

و دختران پشت توری پنجره ها

 

برای نو عروس سال کل می کشند

 

تا بهار

 
 

که مشت اش را وا کند



برف به بهمن می آید

            و تو به برف

بهمن همیشه با تو می آید

           : کولاک خاطره هایی که سپید مانده اند !!

 



اي خاطره ات سبزتر از تحفه ي درويش

من خاطرخواهت شده ام بيشتر از پيش

 

دارم دلكي تنگ تَرَك از ته ِ سوزن

تا يك سر ِ سوزن نبرد راه به تنگيش

 

عاشق چه كند دوري معشوقه ي خود را

دريا همه از دوري ماه است به تشويش

 

من تشنه ي ديدار توام بر لب دريا

بگذار به جانم بزند اين عطش آتيش

 

هم بنده به بند توام و هم به تو آزاد

شربنده نه ام گرچه كه شرمنده ام از خويش

 

مردم عرق آلوده و من پاك عرق آلود

با هرچه عرق ريخته ام اشك ازآن بيش

 

فرداست كه دور تو بگردم به تغزل

امروز كه دور از تو شدم هيچ مينديش!



           
چهار شنبه 24 دی 1392برچسب:, :: 12:17
مهسا

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان اشعار عاشقانه و آدرس shaerane1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 7
بازدید کل : 25650
تعداد مطالب : 221
تعداد نظرات : 14
تعداد آنلاین : 1