این تهمتن است نوشدارو در دست
این نیز امامی است که آهو در دست
نقاشی من سه بعد دارد این هم
من هستم خادمی که جارو در دست
ای ماه و ستارگان همه مشتری ات!
هم شامی و هم بلخی و هم شوشتری ات
ما را به خودت گره بزن ! چونانکه
انگشت گره گشا و انگشتری ات
با عشق همین ضریح برمی خیزد
شعری که چنین فصیح بر می خیزد
با مرده دلان بگو بیایند . هنوز
این جا نفس مسیح بر می خیزد
تبادل لینک هوشمند برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان اشعار عاشقانه و آدرس shaerane1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.
خبرنامه وب سایت:
آمار وب سایت:
بازدید امروز : 3 بازدید دیروز : 1 بازدید هفته : 3 بازدید ماه : 5 بازدید کل : 25648 تعداد مطالب : 221 تعداد نظرات : 14 تعداد آنلاین : 1