گناهان مرا نادیده میگیرد بهشت من
مرتب پا برهنه می دود در سرنوشت من
اگر موجی شوم مواج . اگر دریا شوم طوفان
برابر میکند با اصل.خود را رونوشت من
برای دیدن لرزیدن دل . چار فصل سال
برایم عطر سنجد می خرد اردیبهشت من
خداوندانه پنهان میکند شیطان چشمم را
پر طاووس می رویاند از پاهای زشت من
چرا هی آیه نازل میکند هی آب هی انگور؟
چه میخواهد مسلمان نگاهش از کنشت من؟
توق دارد ازمن منطقی باشم پس از اینکه
شرابش زلزه انداخت در خشت خشت من
خداشاهد تذکر دادهام اما نمی فهمد
جنون دارد . جنون دارد. جنون دارد سرشت من